باید قبول کرد که مردم از جایگاه خود و تاثیر حضورشان در فعالیتهای مستقیم سیاسی اجتماعی تا حدی بی اطلاع هستند و یا کم تاثیر میدانند. این نظریه ناشی از چه عواملیست؟ آیا این مورد ناشی از بیاعتمادیست یا ریشه در آموزش نداشتن دارد؟
یادمان نرود که منظور، مشارکت در انتخابات نیست. بلکه ادامه پیگیری و پرسشگری از نمایندگان منتخب خود اعم از شورا و وکالت مجلس و ریاست جمهوری و دیگر منتخبین است. خصوصا که از طرف خود منتخبین نیز تلاشی در راه روشنگری فعالیتهای خود صورت نمیگیرد. تا حدی که حیطه وظایف خود را مشخص نکردهاند و مردم نمیدانند موفقیت یک پروژه را بپای خدمت کدامیک از منتخبین بگذارند... شورای شهر؟ شهردار؟ نماینده؟
از این دست اختلافات کم نیستند. و اینها فقط زمانی رخ میدهد که درک صحیحی از وظایف همدیگر نداریم.
دوری مردم از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی...برچسب : نویسنده : gotand بازدید : 68